ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ خﻮﺩﻛﺸﻲ يﻚ پﭘﻨﺎﻫﺠﻮ , مصاحبه اﻱ با مرتضی اشترانی از کمپ پناهجویی کیرشهایم اونتر ترک

سوال : امروز چه اتفاقی افتاده است ؟
پ: امروز یکی از پناهجویان در هایم کیرشهایم اونتر ترک خودکشی کرده است.و تقریبا دو ساعت و نیم پیش ( یک ظهر 04.09.2012) فوت کرده است.
س: مشخصات شخصی شان چه بوده است؟
پ : سمیر هاشمی ، 27 ساله ، متولد تهران
س: چه مدت در کمپ پناهجویی اقامت داشته اند ؟
پ: ایشان به مدت ده ماه در هایم ( کمپ) بوده و در طول این ده ماه مصاحبه هم نشده بوده است.
س : وضعیت تاهل  ؟
پ : در هایم مجرد بوده ام ، اما پیش از آن نامزد ( دوست دختر) داشته.
س: وضعیت پناهجویی؟
پ :دو یا سه بار نامه ی در خواست برای مصاحبه داده داده بوده  اما پاسخی دریافت نکرده و در وضعیت بلاتکلیفی قرار داشته است  و در مدت ده ماه از فشار های عصبی و سختی هایی که در هایم داشته ، دو بار اقدام خود زنی کرده بوده ، که در هر دو بار پلیس او را بازداشت کرده است وپس ازپنج تا ده روز از سپرده شدن به مراکز روان درمانی به کمپ پناهجویی بازپس فرستاده شده بوده است تا این که پس از خوردن سم خودکشی کرده است.
س :محل فوت ، بیمارستان یا اتاقش؟
پ: اکنون که دارم با شما صحبت می کنم ، هنوز جنازه اش تو اتاق قرار داره و پلیس اجازه ورود به اتاق را نمی دهد.
پ : علت ورود از کشور ؟ س : هنوز مصاحبه نشده بوده و مجال آن را نداشته که مشکلات و زمینه های خروج از کشور را مطرح کند.
س: آیا خانواده از این اتفاق خبر دارند؟
نه. واکنش پناهجویان نسبت به این خودکشی چه بوده است چی بوده است؟ اکنون همه نگرانند و از خود می پرسند با توجه به این وضعیت بلاتکلیفی آیا ما نیز به این وضعیت دچار خواهیم شد؟ و هر انسانی تا حدی طاقت و صبر دارد ، ظرفیت کسی ده ماه است وضعیت دیگری 12 ماه . آیا باید آنقدر تحت فشار قرار بگیرند تا خودکشی کنند؟این جا ( آلمان) کشوریست که ادعا می کند که مجری دموکراسی است. این چه نوعی از دموکراسی است؟ مدعی اجرای حقوق بشر است. این چه نوعی از حقوق بشر است؟ آیا حقوق بشر این است؟ س: وضعیت کمپ چگونه است ؟ پ : حدود 150 پناهجو از ملیت های مختلف زندگی می کنند و مصاحبه نمی شوند که از این میان 28 پناهجو از ایران هستند و از این میان حدود بیست نفر هنوز مصاحبه نشده اند که همگی بیشتر از هفت تا هشت ماه ساکن کمپ هستند و همچنان تاریخ مصاحبه ندارند ، به غیر از تعدادی که تاریخ مصاحبه شان برای سه ماه بعد اعلام شده است که اگر این مقدار را جمعبندی کنیم ، وارد یک سال از تاریخ درخواست پناهجویی خود می شوند و حتی برای کسی دیگر تاریخ مصاحبه دقیقا برای یک سال دیگر آمده است یعنی یک سال طول می کشد تا او مصاحبه شود. همچنین به عنوان غذا ، کوپن غذا 31 یورویی برای یک هفته  دریافت می می شود ، که تنها می شود از فروشگاه ادکا EDEKA ( یکی از گران قیمت ترین فروشگاه های مواد غذایی آلمان ) خرید کرد و استفاده از این کوپن در فروشگاه های دیگر مجاز نیست ، تا این ماه به عنوان ماهیانه 40 یورو دریافت می کردیم ، که گفته می شود که در ماه جاری به 130 یورو افزایش پیدا می کند.
س : با افزایش ماهیانه تغییری در وضعیتتان ایجاد می شود؟
نه. چرا که این مبلغ کاری برای ما نمی تواند انجام بدهد. با آن نه می توانیم کلاس زبان برویم ، و نه از امکانات آموزشی استفاده کنیم و ارزشی برای ما ندارد. هستند کسانی که یک سال و نیم در کمپ زندگی می کنند اما اجازه کلاس رفتن ندارند ، برایشان  کلاس آموزشی نمی گذارند پس توان صحبت کردن به زبان آلمانی هم ندارند.
س: بزرگ ترین شهر نزدیک به شما کجاست و آیا اجازه رفت و آمد به آنجا را دارید؟
شهر ما شهر بسیار کوچکی است . بزرگ ترین شهر نزدیک به ما اشتوتگارت است ، ما اجازه رفتن به آنجا را داریم که فاصله آن با قطار حدود یک ساعت است .
س: آیا چیزی هست که بخواهی به صحبت ها اضافه کنید؟
پ : من می خواهم که این گزارش به دولت آلمان انعکاس پیدا کند و به تمامی ارگان ها و رسانه های خبری اطلاع رسانی بشود که اتفاقی در آلمان دارد می افتد. و تنها این پاسخ را می خواهم از کشوری که مدعی دموکراسی و حامی حقوق بشر است ، آیا این منصفانه است که با پناهجویی که نیاز به پناهگاهی دارد ، به گونه ای برخورد شود ، که مجبور شود خود را بکشد؟ س: از روز شنبه 8 سپتامبر، مارش ( راهپیمایی ) پناهجویان آغاز می شود که در پی اعتصاب پناهجویان از خودکشی یک پناهجو ( ایرانی ) نشات گرفته است. به نظر شما آیا ارتباطی میان این اتفاق است و آیا پناهجویان دیگر از این اتفاق آگاه بوده اند؟ آیا اعتراضی دارند نسبت به وضعیتی که دولت آلمان برایشان ایجاد کرده؟ بله ، صد در صد اعتراض دارند و در راهپیمایی 8 سپتامبر شرکت می کنند و بسیاری از پناهجویان اشتوتگارت و حومه اشتوتگارت اعلام آمادگی کرده اند. چرا که وضعیت هایم ها به گونه ای است که بهترین آنها کیرشهایم بوده است که چنین اتفاقی افتاده است ، در هایم های دیگر شرایط ناگوار تر است ، اجازه درس خواندن ندارند ، اجازه کار ندارند و همه موقعیت ها از آنها گرفته شده است و نسبت به این وضعیت ناراضی اند ، مصاحبه دیرهنگام است و اکثر موارد شش ماه طول می شود که پاسخ مصاحبه آنها داده شوند که از این میان اکثر پاسخ های منفی است و پس از این شش ماه به طول می انجامد که پاسخ دادگاه تجدید نظر داده شود و با این پروسه ، سه سال از عمرشان تلف شده است. نه اجازه کار دارد ، نه اجازه یاد گرفتن زبان آلمانی را دارد. ما در کشوری زندگی می کنیم که زبانش آلمانی است اما اجازه ندارم زبان رسمی اش را یاد بگیریم ، این چه نوع قانونی است؟
س: آیا رسانه یا گزارش گری برای اطلاع یافتن به سمت شما امده است؟
پ : تا کنون خیر.
گزارش از چادر اعتراضی پناهجویان برلین و برندبورگ.