Download_declaration_farsi_PDF
این صدای ماست از چادر برلین؛ چادری که در پیوند با مبارزهی پناهجویان در چادرهای کمپهای ورتسبورگ، آوب، بامبرگ، رگزنبورگ و دوسلدورف بنا کردهایم. ما به خیابان آمدهایم تا حقوق خودمان را به دست بیاوریم و از زندگی شایستهی انسان دفاع کنیم. صدای چادرهای ما، صدای حذفشدگانی که حالا میخواهند وجود خودشان را به یاد همه بیاورند. چادرها برای ما سنگر مقاومت و مبارزه است. تنها در خیابان است که میتوان به دست آورد. باید اتاقهایمان را ترک کنیم و در خیابان به هم بپیوندیم.
خواستههای پناهجویان اعتصابی در برلین چنین است:
1 _ دریافت اقامت قانونی در آلمان
کسی که اقامت آلمان را ندارد و در شرایط بلاتکلیفی در کمپ پناهندگی زندگی میکند امکان هیچ تحرکی را ندارد. همهی زندگی او به آیندهی نامعلومی محول شده است که معلوم نیست چه زمانی و چگونه فرا میرسد. اولین خواستهی هر پناهجویی بیرون آمدن از وضعیت بلاتکلیفی و دریافت اقامت در آلمان است. ما پناهجویان اعتصابی در چادر برلین میخواهیم که هرچه سریعتر به پروندهی درخواست پناهندگی ما رسیدگی شود و حق اقامت در آلمان را دریافت کنیم.
2 _ صدور پاسپورت آلمانی برای کودکان متولد در کمپها
کودکانی که در طول دوران پناهجویی پدر و مادرشان در کمپها به دنیا میآیند از همان ابتدا در شرایطی مبهم زاده میشوند. آنها به رغم اینکه «متولد» آلمان محسوب میشوند اما حتی برای دریافت پاسپورت پناهندگی باید پروسهای جدا از پدر و مادرشان را طی کنند و در این مدت و در یکی از حساسترین مقاطع زندگیشان از امکانات لازم برای آسایش یک نوزاد محروم باشند. ما خواهان صدور پاسپورت آلمانی برای کودکانی هستیم که در کمپهای آلمان و در دوران پناهجویی پدر و مادرشان متولد میشوند.
مطالبات دیگر ما را دوستانمان در چادر «آوب» به بهترین شکلی صورتبندی کردهاند. ما همان بندها را، با تغییرات مختصری، به عنوان مطالبات خودمان تکرار میکنیم:
3 _ لغو قانون دیپورت (اخراج قانونی)
به باور ما، انتخاب محل زندگی جزء ابتداییترین حقوق هر انسانی است که تنها معیار تعیینکننده در این انتخاب، اختیار و ارادهی فردی است. بازگرداندن پناهجویان به کشور مبدا، که صرفا بر داد و ستدهای سیاسی/اقتصادی دولتها استوار گشت، نقض چنین حق جهانشمولی است و توقف روند جاری و غیرانسانی بازگشت به کشور مبدا توسط دولت آلمان، مطالبهی پناهجویان اعتصابی است.
4 _ برداشته شدن محدودهی چهل کیلومتری
در حالی قانون محدودهی چهل کیلومتری بر زندگی پناهجویان اعمال میشود که ما پناهجویان، در کشوری ساکن هستیم که طبق پذیرش توافقنامهی “شنگن” توسط آلمان، این کشور مرز را میان خود و بسیاری از کشورهای عضو اتحادیهی اروپا به رسمیت نمیشناسد. منزوی نمودن سیستماتیک پناهجویان در شعاعی چهل کیلومتری، امری غیرانسانی است و ما خواستار برداشته شدن هر قانونی هستیم که متضمن چنین انزوایی است تا پناهجویان قادر به تردد در سرتاسر کشور آلمان باشند.
5 _ برچیده شدن کمپهای پناهجویی
کمپهای پناهجویی به مانند دیوارهای محافظ، پناهجویان را به دور از فضای جامعه و گاها حتی محیط شهری نگاه میدارد. شرایط غیر قابل تحمل کمپهای پناهجویی، که بعضا همچون زندانها و یا پادگانهای نظامی توسط نیروی انسانی و یا سیمهای خاردار حفاظت میشوند و اتاقهای کوچک برای چهار و یا پنج نفر، محیط کمپ را به فضایی نه برای زندگی که صرفا برای زنده ماندن بدل کرده است. ما خواستار بسته شدن تمام کمپهایی هستیم که پناهجویان در آن از هیچ فضای خصوصی برخوردار نیستند.
6 _ پروسهی بررسی پروندههای پناهجویی
ما خواهان بررسی پروندههای درخواست پناهندگی در کوتاهترین زمان هستیم و این شرایط بلاتکلیفی و نگهداشتن در حالت انتظار را، شکنجهی سفید و روانی میدانیم. در بسیاری از کشورهای اروپایی، سقف زمانی برای رسیدگی به پروندهی پناهجویان وجود دارد و ما خواستار تصویب سقف زمانی کوتاه مدت، برای چنین پروسهای هستیم.
7 _ پاکت غذایی
به باور ما، این حق هر انسانی است که انتخاب کند، در وعدههای غذاییاش چه نوع غذایی را با چه کیفیتی میل نماید. محدود کردن پناهجویان به دریافت بستههای غذایی، در تقابل با سادهترین حقوق هر انسانی است. بی شک برداشته شدن پاکتهای غذایی و واگذاری تهیه و انتخاب نوع غذا به خود پناهجویان، از مطالبات جدی ما است.
8 _ اجازهی کار بدون قید و شرط
به یاری کلان رسانهها باور عمومی بر این منطق استوار است که پناهجو یک مصرفکنندهی صرف است و بدون انجام کاری مفید، صرفا روزها را سپری میکند. به راستی که چنین نیست. ما خواهان دریافت اجازهی کار بدون قید و شرط هستیم زیرا معتقدیم که حق کار و تلاش به قصد گذران زندگی، حق هر انسانی است و همهی ما از تواناییهایی برای فراهم آوردن ملزومات زندگی خود، از طریق کاری مفید، عادلانه و درآمدزا برخورداریم.
9 _ برخورداری از امکانات فراگیری زبان آلمانی
در راستای فرآیند منزویسازی پناهجویان، امکانی رسمی و قانونی برای پناهجویان مبنی بر فراگیری زبان آلمانی وجود ندارد. حال آنکه چگونه میتوان در کشوری زندگی کرد اما امکانی برای یادگیری زبان رسمیاش نداشت. ما معتقدیم که فراگیری زبان آلمانی، البته با توجه به انتخاب و اختیار هر پناهجو، حق مسلم اوست و امکاناتی برابر برای یادگیری زبان آلمانی در موسسههای معتبر، میبایست به طور رسمی به تصویب برسد.
10 _ انتخاب محل زندگی
انتخاب محل زندگی در آلمان، توسط یک پناهجو امری غیر ممکن است. تقسیم پناهجویان در کشور آلمان وابسته به انتخاب مسئولین بوده و پناهجو، حتی اگر خانوادهی درجهی یک همچون پدر و یا مادرش، در ایالتی دیگر زندگی کنند، حق ندارد نزد آنان برای زندگی برود. ما پناهجویان اعتصابی خواهان برخورداری از حق انتخاب محل زندگی برای همهی پناهجویان در آلمان هستیم.
ما در چادر برلین از همهی پناهجویان در کمپهای برلین، از همهی پناهجویان در کمپهای براندنبورگ و از همهی پناهجویان در هر کجایی که هستند دعوت میکنیم که به این مبارزهی جمعی بپیوندند و در ساختن آیندهی خود و دیگران مشارکت کنند.